به سخنان رئیسجمهور پیشین نگاهی بیندازیم و ببینم برای هیچکدام از دروغهایش نه تنها بازخواست نشد که ... .
به گزارش پایگاه خبری، تحلیلی باز انتخابات، روزنامه شرق نوشت: «عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در توئیتر نوشته است: «محاکمه به دلیل دروغگویی در تبلیغات انتخاباتی! بوریس جانسون به دلیل دروغگویی در تبلیغات انتخاباتی به دادگاه فراخوانده شده است. موضوعی که در قوانین انتخاباتی ایران در نظر گرفته نشده است و راه فریب مردم را باز گذاشته است.»
کدخدایی به موضوع مهمی اشاره کرده است: «دروغگویی»! گناهی کبیره در شرع مقدس که در قوانین عرفی جرم نیست. کدخدایی ماجرای جانسون را مثال زده است. وزیر خارجه پیشین بریتانیا متهم به «دروغگفتن و گمراهکردن مردم» در زمینه نتایج برگزیت است و به همین گناه راهی دادگاه شده است. او اولین مسئول عالیرتبه در دنیا نیست که بابت دروغگویی محاکمه میشود. چندی پیش بود که مایکل فلین، مشاور سابق امنیت ملی ترامپ به اتهام دروغگویی مورد پیگرد قرار گرفت. ترامپ (دوم دسامبر، ۱۱ آذر) با پذیرش دروغگویی فلین در توییتی نوشت: «من ناچار به اخراج ژنرال فلین شدم چون او به معاون رئیسجمهور (مایک پنس) و افبیآی دروغ گفته بود. او به علت همین دروغگوییها گناهکار شناخته شده. باعث تأسف است؛ چراکه فعالیتهای او در دوران تشکیل دولت (پیش از مراسم تحلیف) قانونی بود. چیزی برای پنهانکردن وجود ندارد.» البته فلین اتهامات دیگری هم داشت اما دروغگویی به صورت مجزا مورد رسیدگی قرار گرفت.
«هالبه زیلسترا» وزیر خارجه هلند نیز یکی دیگر از مسئولان متهم به دروغگویی در سال ۲۰۰۶ میلادی بود که پس از اذعان به دروغگویی پیرامون ملاقات با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه، استعفا داد. زیلسترا که به مدت چهار ماه سمت وزارت خارجه را عهدهدار بود، در برابر اعضای پارلمان هلند گفت تصمیم به کنارهگیری گرفته است زیرا اعتبار وزیر خارجه باید ورای هر گونه شبهه باشد.
ماجرای رسوایی بیل کلینتون، رئیسجمهور سابق آمریکا هم که یکی از مهمترین و مشهورترین موارد برخورد با دروغگویی یک مقام عالیرتبه سیاسی و اجرایی در جهان بود، هرگز به بوته فراموشی سپرده نشد. در آن زمان کنگره آمریکا بیل کلینتون را بابت دروغگفتن در روند بازپرسیها درباره رابطهاش با مونیکا لوینسکی استیضاح کرد. مجلس سنای ایالات متحده آمریکا کلینتون را به اتهام ادای شهادت دروغ و تلاش برای جلوگیری از اجرای عدالت محاکمه کرد اما وی با یک رأی اضافی توانست از برکناری رهایی یابد اما واقعیت این است که افکار عمومی هرگز او را برای دروغگویی در رابطه با مونیکا لوینسکی کارآموز کاخ سفید نبخشید.
در دنیای امروز در سرزمینهایی که اسلامی نیستند مهمترین اصل دینی اسلام یعنی ممنوعیت دروغ جاری است و در ایران دروغگویی به روال عادی زندگی اجتماعی نه فقط شهروندان که برخی سیاستمداران نیز تبدیل شده است. همین خلأ قانونی که کدخدایی به آن اشاره کرده، سبب شده در جریان انتخاباتهای مختلف افراد با دروغهای جذاب، موفق به کسب کرسیهای مسئولیت شوند و از هرگونه پیگرد حقوقی و قضائی هم مصون باشند، در ادامه فعالیتشان هم در برابر دروغهایی که میگویند بازخواست نشوند. کافی است به سخنان محمود احمدینژاد، رئیسجمهور پیشین نگاهی بیندازیم و ببینم برای هیچکدام از دروغهایش نه تنها بازخواست نشد که فصل جدیدی از فرهنگ دروغگویی مسئولان در ایران را رقم زد.
فقط تصور کنید این جملات را رئیسجمهور یکی از کشورهای اروپایی به زبان آورده بود؛ چه رخ میداد؛ در حالی که شنیدن این جملات به روزمرگی در ایران تبدیل شده بود. از مهمترین دروغهای احمدینژاد که در دو دوره انتخابات به وسیله آن رأی آورد، وعده رسواکردن مفسدان اقتصادی بود که هیچگاه عملی نشد و با این اقدام خود مردم را به انقلاب و نظام بدبین کرد و بارها از افرادی به عنوان مفسد نام برد که امکان دفاع از خود را نداشتند و بعد از پایان دوره ریاستجمهوری او، معاونانش یکی پس از دیگری به اتهام فساد راهی اوین شدند. از جمله دروغهای دیگر رئیسجمهور ایران میتوانیم به جملات زیر اشاره کنیم: «هنگام سخنرانی در سازمان ملل متوجه شدم که هاله نوری دور سرم است. تمام مخاطبین تکان نمیخوردند و خیره به هاله نور بودند، الان میگویند فقط دو تا کشور قدرتمند در دنیا وجود دارد: یکی آمریکا و یکی ایران، طبق آمارهایی که من دارم فرار مغزها از کشور صحت ندارد، ریشهکنکردن بیکاری در پایان دولت دهم با ایجاد سالانه ۲.۵ میلیون شغل، دادن هزار متر زمین به هر خانواده ایرانی، اختصاص یک میلیون تومان به نوزادان، تحریمها به لطف خدا در وضع مردم هیچ اثر بدی نداشته و مردم اصلاً مفهوم تحریم را نمیدانند.»
البته دروغگویی احمدینژاد فقط محدود به سخنرانیهایش نبود. سال ۹۳ پرویز کاظمی بخش دیگری از دروغهای او را آشکار کرد. کاظمی گفته است: «احمدینژاد بدجوری دروغ میگفت، مانده بودیم که او چه پدیدهای است! به عنوان مثال با من ظهر جلسه داشت و شب در جای دیگری میگفت از صبح در اصفهان بودم. بعد طوری حرف میزد و توضیح میداد که حتی من هم قانع میشدم و با خود میگفتم که نکند حتماً روز گذشته پیش ایشان بودم.» «احمدینژاد همیشه میگفت من برای تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری پولی خرج نکردم. در یکی از جلسات دولت گفت من فقط دو تا تراول ۵۰ تومانی خرج کردم اما آقای مددی (رئیس تأمین اجتماعی) یک بار به خود من گفت من خانهام را فروختم و برای تبلیغات ایشان هزینه کردم.» «من پیش از مناظره معروف مهندس موسوی و احمدینژاد برای دوستان نوشتم که به دو موضوع در مناظرهها توجه داشته باشید. یک این که آقای احمدینژاد دروغ میگوید و دو این که حریم نگه نمیدارد.»
البته احمدنژاد تنها نیست و کم نیستند مدیران و مسئولانی که فراخور منافع سیاسی و جناحی خود بهراحتی دروغ میگویند و از آب گلآلود ماهی خود را صید میکنند. برای مثال کریمی قدوسی، نماینده فعلی مجلس شورای اسلامی بارها ادعاهای کذبی را مطرح کرده است که خود مجبور به تکذیب آنها شده است؛ البته از عذرخواهی خبری نیست. تکذیب ادعا درباره دستگیری جاسوس در تیم مذاکرهکننده از سوی وزارت امور خارجه، تکذیب ادعای کریمی قدوسی مبنی بر «اعلام برائت انصاری از فتنه» از سوی محمدرضا خباز، تکذیب ادعای کریمی قدوسی مبنیبر «سخنان هاشمی رفسنجانی علیه دولت» از سوی قدرتالله علیخانی، تکذیب تقلید صدای حسین فریدون و فریب معاون زنان و خانواده رئیسجمهور از سوی روابط عمومی معاونت زنان و خانواده و تکذیب ادعای کریمی قدوسی راجع به منزل تشریفاتی آیتالله آملی لاریجانی که آخرین مورد دروغهای او بوده است. اگر اکنون از خود بپرسیم چرا دروغگویی در ایران جرم نیست در جواب میتوان گفت این امر به سیستم قانوننویسی ما بازمیگردد. اظهارات خلاف واقع و دروغ یا دروغهای مصلحتآمیز کمابیش در مناسبات اجتماعی رواج دارد و معمولاً با واکنشهای شدیدی روبهرو نمیشود، مگر این که با اوصاف خاصی توأم شود، جنبه مجرمانه پیدا میکند، مثل اشاعه اکاذیب، افترا، کلاهبرداری و شهادت دروغ. ولی مواردی هم وجود دارد که در سامانههای دیگر جرم محسوب میشود و در قوانین ما قابل مجازات نیست.
در سیستم قانوننویسی ما نظام رومی - ژرمنی حاکم است. «کامنلا» و «رومی - ژرمنی»، دو نظام حقوقی اصلی دنیا هستند. در نظام حقوقی کامنلا که کشورهای انگلستان، کانادا، استرالیا و نیوزلند و… از آن تبعیت میکنند و رابطه نزدیکی با اخلاقیات دارد، دروغگویی جرم تلقی میشود. اما در نظام رومی - ژرمنی که برگرفته از حقوق روم باستان است و کشور ما از این نظام پیروی میکند، دروغگویی یک رذیلت اخلاقی بوده که ضمانت اجرا ندارد. مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان، پدر علم حقوق نوین ایران، جمله ارزشمندی دارد مبنی بر این که درست است که اخلاق در نظام حقوقی ما ضمانت اجرا ندارد اما دادگاه بزرگی وجود دارد و آن هم دادگاه وجدان است و قاضی اصلی محکوم کردن دروغ، دادگاه وجدان است که در دل هر انسان وجود دارد. موکولکردن محاکمه دروغگو به دادگاه وجدان که یک امر اخلاقی است باعث شده تا زمینه دروغ و دروغگویی در جامعه ما رشد پیدا کند و به علت نبود ضمانت اجرا، دروغگویی رو به افزایش است. بنابراین در کشور بسیار نیاز است که قاعده یا چارچوبی شکل گیرد که هر یک از مدیران و مسئولان اجرایی، عمیقاً باور و احساس ترس داشته باشند که دروغگویی میتواند برای آنها هزینه و پیامدهای سنگینی داشته باشد، تا از دروغگویی بپرهیزند. این که رئیسجمهور، نماینده مجلس و هر مقام مسئول دیگری بدون واهمه از تبعات گناه دروغ و بدون ترس از پیگرد قضائی اینچنین راحت دروغ بگوید، برازنده نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.»