از سال 85 وارد شورای نگهبان شد و تا سال 97 در هفت انتخابات که به گفته خودش بعضی از آنها بسیار سنگین و پرحاشیه بوده، مسئول دفتر رئیس دفتر نظارت و بازرسی شورای نگهبان در خراسان رضوی بوده است.
به گزارش پایگاه خبری، تحلیلی باز انتخابات، کارنامه 12 سال فعالیتش در شورای نگهبان را بدون تردید مرور میکند و میگوید در شرایطی که هم از اصلاحطلبان و هم از سوی اصولگرایان مورد انتقاد قرار گرفته ما بنا را بر دفاع از انتخابات گذاشتیم نه جریانها.
او مبدع برگزاری جلساتی مشترک میان اصولگرایان و اصلاحطلبان بود که با مخالفت و مقاومت تندورهای هر دو جریان همراه بود اما در نهایت این جلسات از سال 93 در شورای نگهبان برگزار شد چراکه معتقد است اگر واقعا کاری درست و لازم است، باید آن را انجام دهد حتی اگر همراه با حاشیه باشد.
حجتالاسلام محمدحسین محرابی، رئیس دفتر نظارت و بازرسی شورای نگهبان، در خراسان رضوی که از دی ماه سال 97 جایش را پس از 12 سال به کمال سرویها، عضو و رئیس شورای اسلامی چهارم شهر مشهد، داد در گفتوگوی تفصیلی با ایسنا- منطقه خراسان به مرور عمکلرد خویش در دوران مسئولیتش پرداخت.
در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید:
چرا مراسم تودیع و معارفه شما بیسروصدا و بدون حضور خبرنگاران برگزار شد؟
بی سروصدا نبود اما رسانهای نشد؛ به دلیل اینکه بسیاری از کارهای شورای نگهبان اینگونه است. برخی رسانهها بد عمل میکنند. زمانی که یک مقدار فضا باز میشود، جمع کردن آن به ویژه در شورای نگهبان مشکل است. ما جلسهای در فروردین 93 در تالار ابن هیثم داشتیم که ناظرین ما حضور داشتند و سخنران آن نیز آیتالله جنتی، دبیر شورای نگهبان، بود. ما خبرگزاریها را دعوت کرده و خواستیم که آنها قبل از مراسم خبرنگار خود را معرفی کنند. دو خبرگزاری این کار را انجام دادند اما یک خبرگزاری خبرنگار خود را معرفی نکرد.
اواسط جلسه از تهران با من تماس گرفتند که BBC خبرها را گزارش میدهد و بعد معلوم شد که همان خبرگزاری که خبرنگار خود را معرفی نکرده بود، این کار را انجام میداد. درگیریهای زیادی نیز ایجاد شد. بنابراین شورای نگهبان قبول دارد که این نقص است و هرچه اطلاعرسانی کنیم، بهتر خواهد بود. در آن مراسم که یک سال هم از تشکیل دولت گذشته بود، حرفهای آیتالله جنتی را درست منتقل نکردند و تا یک هفته روی آن مانور دادند. به همین دلیل شورای نگهبان مقداری احتیاط میکند. البته در مراسم تودیع و معارفه صداوسیما حضور داشت.
رفتن شما از دفتر نظارت و بازرسی شورای نگهبان خراسان رضوی به دلیل قانون منع به کارگیری بازنشستگان بود یا علت دیگری داشت؟
من به دلیل قانون منع به کارگیری بازنشستگان از شورای نگهبان رفتم. از سال 85 وارد شورای نگهبان شدم و 12 سال در دفتر شورای نگهبان بودم.
بنابراین تقریبا در 6 یا 7 انتخابات حضور داشتید؟
تقریبا نه؛ تحقیقا در سه انتخابات مجلس هشتم، نهم و دهم، سه انتخابات ریاست جمهوری دهم، یازدهم و دوازدهم و دو انتخابات خبرگان حضور داشتم که یکی با انتخابات مجلس همراه شده بود و دیگری نیز سال 85 بود که من تازه به شورای نگهبان آمده بودم و با شوراها برگزار شد. من در هفت انتخابات در شورای نگهبان بودم.
در کدام یک از این انتخابات کار شما سنگینتر و حساستر بود؟
در بین این انتخابات، دو مورد حاشیه زیادی داشت. یک مورد انتخابات سال 88 بود که تبدیل به فتنهای بزرگ در سراسر کشور شد که از خارج از کشور گردانندگی میشد و دیگری انتخابات سال 96 بود که حاشیه زیادی داشت. در این سال انتخابات شورای شهر هم حاشیه داشت اما به این دلیل که نظارت آن با شورای نگهبان نیست، به حواشی آن ورود پیدا نمیکنیم.
انتخابات ریاست جمهوری سال 88 ویژگی خاص خود را داشت و با حاشیههای فراوانی همراه بود اما انتخابات سال 88 از طرف یک جریان بود و انتخابات سال 96 از طرف جریان دیگر؛ یعنی هر دو مقابل هم و مقابل ما قرار گرفتند. این خوب بود و حکایت از استقلال شورای نگهبان دارد. بیانصافیهایی در رابطه با شورای نگهبان میکنند که یکطرفه است.
در انتخابات سال 96 اصولگرایان انتقاداتی داشتند و حاشیه سنگینی هم داشت. آنها گله و حرف داشتند و ما سفت و محکم پای انتخابات ایستادیم. اشکالاتی داشتند اما انتخاباتی نبود که باید جلوی آن را میگرفتیم؛ از آن دفاع کردیم، همانطور که از انتخابات سال 88 دفاع کردیم.
براساس آنچه اشاره داشتید، در انتخابات هر 2 سال 88 و 96 حاشیههایی وجود داشت و هر دو جریان به عملکرد شورای نگهبان انتقاداتی داشتند؛ برای اینکه به طور ویژه در این دو انتخابات حواشی را مدیریت کنید، چه اقداماتی انجام دادید؟
نمیگوییم که شورای نگهبان اشکال و اشتباهی ندارد. در یک کار سنگین با یک زمان بسیار محدود حتما اشکالات و اشتباهاتی در کار شورای نگهبان به وجود میآید اما قطعا من که 12 سال در خراسان بودم، تمام انتخابات را پاسخگو هستم. یک رای را عامدا و عالما جابهجا نکردیم. ممکن است خطا و اشتباهی صورت گرفته باشد اما عمدا اتفاق نیفتاده است.
ما بسیار محکم بنا را بر دفاع از انتخابات نه جریانها گذاشتیم. آیتالله جنتی نیز بارها در جلساتی که در تهران داشتیم، به ما میگفتند که اگر بخواهید جریانی نظر دهید، باید در قیامت جوابگو باشید. چه در بررسی صلاحیتها در مجلس و چه در انتخابات ریاست جمهوری و نظارت بر آرا، باید قانون را اجرا کنید.
مقام معظم رهبری در سال 86 در جلسهای که با ما داشتند، فرمودند که کار شما بسیار سخت است. شما باید خیلی دقت و مراقبت کنید و تحت تاثیر فضاسازیها قرار نگیرید. البته به همان اندازه که کار مهم بوده، استحکام و سلامت آن نیز مهم است. سلامت کار با اجرای قانون تعیین میشود. باید بین خود و خدا ملاکتان قانون باشد، بنابراین چه دلیلی میتواند وجود داشته باشد که مسیر ما را از این فرموده مقام معظم رهبری کج کند.
ما بر اجرای قانون متمرکز میشدیم و برای این کار مقدماتی را فراهم میکردیم؛ به طور مثال در تمام شهرستانها و بخشها هیات نظارت سه نفره تشکیل میدادیم و در استان نیز یک هیات پنج نفره داشتیم. احکام هیات استان و شهرستانها را تهران و بخشها را استان تعیین میکرد. ما در تمام شهرستانها با مجموعه قضایی هماهنگ میکردیم و همیشه درخواست ما این بود که رئیس هیات نظارت استان، رئیس دادگستری باشد زیرا قصد داشتیم که از توان دادگستری برای جلوگیری از تخلفات استفاده کنیم.
در تمام هیاتهای نظارت شهرستانها در انتخابات ریاست جمهوری باید یک قاضی قرار میدادیم زیرا قانون از سال 92 اصلاح شد. باید یک قاضی درخواست میکردیم که هم از تخلفات جلوگیری شود و هم اینکه در برخورد با تخلفات بعد از انتخابات مکاتبه نکنیم؛ بنابراین ما خیلی بر تخلفات مسلط بودیم و محکم پای انتخابات ایستادیم. در مدتی که من اینجا بودم، در هیچکدام از انتخابات مشکل اساسی نداشتیم.
شما مبدع جلساتی میان اصولگرایان و اصلاحطلبان در شورای نگهبان بودید که آقای رشیدیان، استاندار سابق، هم در آخرین نشست خبری خود به آن اشاره کردند؛ چه شد به این نتیجه رسیدید؟
ما از قبل با اصولگرایان جلسه داشتیم. زیرا نیازمند آن بودیم اما اصلاحطلبان در این جلسات حاضر نمیشدند؛ با وجود اینکه ما آنها را دعوت میکردیم. جلسات مشورتی را با اصولگرایان برگزار میکردیم اما اصلاحطلبان در این جلسات حضور نداشتند. در نهایت آنها در سال 93 در این جلسات حاضر شدند. من از سه سال قبل از آن به دنبال این قضیه بودم.
در جلسات آن سال بررسی کردیم. من پرونده آوردم که یک اصولگرا نشان دهید که شرایط قانونی را نداشته اما ما آن را قبول کردیم یا یک اصلاحطلب را معرفی کنید که شرایط قانونی را داشته اما ما او را رد کرده باشیم.
خوشبختانه آنها مصداقی نیاوردند. در این 12 سال ما یک نفر را نداشتیم که عمدا به دلیل اصلاحطلب بودن رد و یا به دلیل اصولگرا بودن قبول کنیم. اکنون که من از شورای نگهبان خارج شدم، هنوز این جلسات ادامه دارد و هر دو هفته یک بار ساعت 6 صبح برگزار میشود.
موضوع جلسات شما چیست؟
موضوعات جلسات را کارگروه تعیین میکند؛ در حال حاضر در دستور کار داریم که به دیدار استاندار برویم. موضوع جلسه قبل ما عفاف و حجاب بود. در این جلسات بحثهای جدی انجام میدهند. بحث کرسیهای آزاداندیشی که مقام معظم رهبری سالها بر آن تاکید دارند و در دانشگاهها به صورت جدی شکل نگرفته؛ ما در این جلسات این کرسیها را داریم. افراد در این جلسات به صورت جدی با هم بحث میکنند. حرفهای خود را میزنند و در نهایت ما جمعبندی میکنیم.
این امکان در کشور وجود ندارد که همه یک نوع حرف بزنند و فکر کنند؛ طبیعی است که باید افکار متعدد به صحنه بیایند و کار کنند. مگر میتوان این افراد را حذف کرد؟ وقتی اینگونه است چرا باید با دعوا کنند؟ حرفهای خود را بیان میکنند؛ طرف مقابل حرف او را میشنود. اکنون بسیاری از تنشها در چند انتخابات کم شده است. خود جریانهای سیاسی نیز بیان میکنند که بسیاری از تنشها بین جریانهای سیاسی کاهش یافته است.
این جلسات صرفا برای همفکری و همافزایی برگزار میشود که افراد کنار هم قرار بگیرند یا از دل آن مصوباتی هم خارج میشود؟
زمانی که من درخواست کردم تا جلسهای بگذاریم؛ حاشیه زیاد داشت زیرا کار جدیدی بود. ما کار جدید زیاد داشتیم اما این کار غیر متعارفی بود چرا که اصلاحطلبان و اصولگرایان که همیشه با هم دعوا داشتند و بزرگترین چالش همدیگر بودند، اکنون کنار هم قرار میگیرند.
یکی از اهداف من قرار دادن این جریانها دور یکدیگر بود. من در موضوعات جلسه مخالفت نمیکردم. کارگروهی تشکیل دادیم که در هفتهای که جلسه نداریم، یک جلسه برگزار میکنیم و چند نفر از هر دو جریان در آن شرکت کرده و موضوعات را مشخص میکنند. من هیچ زمان با موضوعات مخالفت نمیکنم به دلیل اینکه چندان تفاوتی ندارد، مهم این است که آنها حرف یکدیگر را بشنوند، استدلالها را دیده و از هم شناخت پیدا کنند.
اتفاقات بزرگی در این بین افتاده است. اوایل سال 97 اصلاحطلبان نامهای برای آیتالله جنتی نوشتند که شما از بزرگان نظام هستید و به یاد دارید که اوایل انقلاب و در دوران دفاع مقدس همه با هم بودند و هر دو طیف جانباز، شهید و آزاده دارند، بعدها اختلافاتی ایجاد شد اما اکنون این ظرفیت را دارید که دوباره نیروهای انقلاب را در کشور دور هم جمع کنید. این دستاورد بزرگی است که اینگونه به آیتالله جنتی نامه میدهند. ایشان اعلام کردند که این کار امکانپذیر بوده و از زمانی که دفتر شما در استان این کار را انجام داد، محور اجتماع تمام جریانهای سیاسی شد بدون اینکه از قانون عقبنشینی کند. قانون را اجرا کرده و آنها را دور هم جمع کردند.
من نامه را به آیتالله جنتی دادم و ایشان دو ماه بعد اطلاع دادند که به نویسندگان نامه بگویید ما با کسانی که اصل نظام، قانون اساسی و ولایت فقیه را قبول دارند، دوست هستیم و دشمنی نداریم، اختلافات دیگر و تفاوتهای فکری وجود دارد که برای ما چندان مهم نیست. تاکنون فضای خوبی ایجاد شده و برکات زیادی داشتیم.
مهمترین موضوعاتی که در جلسات مشترک میان اصولگرایان و اصلاحطلبان درباره آن گفتوگو میشد چه بود؟
زمانی که مقام معظم رهبری بحث سیاستهای کلی انتخابات را ابلاغ کردند، یک بند آن مربوط به شورای نگهبان در خصوص ملاکهای انتخاب رئیس جمهور بود که باید از میان رجال سیاسی و مذهبی انتخاب شوند. شورای نگهبان برای تعیین تکلیف این قضیه به سراسر کشور فراخوان داد تا روی آن کار کنیم. دو جلسه دو ساعته برگزار کردیم و موضوع بحث ما همین فراخوان شورای نگهبان بود که در بحث رجل سیاسی آیا بانوان نیز میتوانند ثبت نام کنند یا نه و بحث سیاسی و مذهبی آن به چه معنی است؟ این موارد را جمعبندی کرده و برای شورای نگهبان فرستادیم.
یک بند قانون انتخابات بسیار چالشی است. در انتخابات مجلس دو ماده 28 و 30 را داریم که شرایط داوطلبین را بیان میکند. ماده 28 شرایط ایجابی و ماده 30 شرایط سلبی را بیان میکند. ماده 28 بند 1 اعتقاد و التزام عملی به اسلام و نظام جمهوری اسلامی است.
افرادی که التزام عملی به نظام نداشتند، رد میشدند و بعد داد و فریاد راه میانداختند که شما به دلیل عدم اعتقاد به اسلام من را رد کردید. چه کسی بیان کرده که به این جرم رد شدید؟ ما این بند را موضوع بحث جلسه قرار دادیم، برای اینکه بدانند ما به دنبال این نیستیم که جریانی نظر دهیم زیرا باید در قیامت جوابگو باشیم. چرا باید چنین کاری کنیم، در حالی که به نفع نظام نیست. دو جلسه برگزار کردیم تا بررسی کنیم که چگونه باید جمعبندی شود.
یکی از بحثها در جلسات این بود که چرا اصلاحطلبان بیشتر رد میشوند؟ گاهی یک سری اشکالات در این بین به وجود آمده و حاکم شده است. آنها یک سری ادبیاتی را به کار میگیرند که به دلیل لجبازی است. به طور مثال نزدیک انتخابات مجلس گزارش میآمد که ثبت نام کنید تا هزینه نظام بالا رود. آیا فردی که این حرف را میزند، به نظام التزام عملی دارد؟ معلوم است که چنین فردی التزام عملی ندارد. این بسیار خوب بود زیرا هم افراد هر دو جریان از یکدیگر و هم آنها از شورای نگهبان شناخت بیشتری پیدا کردند .
قبول دارید که برخی بندهای قانون شامل حال اصلاحطلبان میشود، به طور مثال گزینهها و کاندایداهای اصلاحطلب رد میشوند به این دلیل که یک سری شواهد و مدارک از طرف دیگران علیه این افراد به شورای نگهبان میرسد. برای اثبات این التزام عملی، صرفا مدارکی که به دستتان میرسید مبنای تصمیمگیری بود یا در مورد تمام افراد به صورت خاص تحقیق صورت میگرفت؟
مبنای ما قانون بوده و اکنون نیز هست. باید قانون را اجرا میکردیم. ما در جلساتی که اصلاحطلبان حضور داشتند، اسنادی را ارائه کردیم. اصل حرف آنها این بود که چرا اصلاحطلبان بیشتر و اصولگرایان کمتر رد میشوند و این مهندسی انتخابات است که اصلاحطلبان را رد میکنید و انتخابات را تحویل اصولگرایان میدهید.
ما این را قبول داریم که اصلاحطلبان بیشتر رد میشوند و برای اصولگرایان کمتر این اتفاق رخ میدهد اما باید دلایل آن را نیز بدانید. یکی دلیل همین بوده که در بند یک ماده 28 بیان شده است. هیچگاه اصولگرایان از این ادبیات استفاده نمیکردند که در انتخابات ثبت نام کنید تا هزینه نظام زیاد شود. این چیزی نبود که بخواهیم دنبال سند آن بگردیم، خودشان مصاحبه میکردند و این حرفها از جلساتی که داشتند، خارج میشد. اگر بخواهید قانون را اجرا کنید، آیا فردی که این حرف را میزند، التزام عملی به نظام اسلامی دارد؟
یک بند دیگر ماده 30 است که شرایط منفی را مطرح میکند. یک مورد این است که هواداران و وابستگان تشکیلاتی احزاب منحله اجازه ندارند که کاندیدا شوند، اگر اثبات شد که فردی از احزاب منحله است، نمیتواند کاندیدا شود.
دو مورد از احزابی که اصلاحطلبان در آن حضور داشتند و منحل شد، حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب بود. تا زمانی که افراد در این احزاب قانونی حضور داشتند، فردی کاری به آنها نداشت، اکنون که حزب منحل شده و عضویت معنی ندارد، بحث هواداران مطرح است. حزب مشارکت همایشی در مشهد برگزار کرد و موضوع آن راههای احیای حزب بود. افرادی که چنین همایشی برگزار میکنند هوادار هستند یا نه؟
حزب منحل شده و دیگر به همایش نیازی ندارد، میتوانند وکیل بگیرند و از انحلال دفاع کنند. شورای نگهبان از وزارت اطلاعات استعلام میکند و اگر وزارت اطلاعات بیان کرد که آن فرد از نظر ما هوادار است، ما نیز او را هوادار میدانیم. از وزرات اطلاعات استعلام گرفته میشود اما خودشان نیز برخی موارد را قبول دارند.
شما از سال 85 وارد شورای نگهبان شدید، چه اتفاقی افتاد که بعد از 8 سال در سال 93 تصمیم گرفتید تا جلساتی را بین دو جریان برگزار کنید و چه عواملی موجب شد مجموعه شما در شورای نگهبان به این نتیجه برسد که باید جلساتی برگزار شده و پای اصلاحطلبان نیز به شورای نگهبان باز شود؟
من از ابتدا که وارد شورای نگهبان شدم، در سال 85 انتخابات خبرگان برگزار شد و ما در استان بررسی صلاحیت نداشتیم، بنابراین اعتراضی هم رخ نداد. در سال 86 اولین انتخابات مجلس در دوره من برگزار شد که مجلس هشتم بود که بحث زیادی داشت، بیانیه دادند، سخنرانی کردند و تصمیماتی علیه شورای نگهبان گرفته شد. در سال 88 نیز که انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد، موضعگیریهای سخت و سنگینی علیه شورای نگهبان گرفته شد و شورای نگهبان محور اصلی بود.
من قبل از سال 89 بیان کردم که ما شورای نگهبان همه و هر دو جریان هستیم، جلسهای را بگذارید و چندین نفر از اصلاحطلبان در جلسه مشورتی حضور یابند، ما به این امر نیاز داریم. ما شورای نگهبان یک طرف نیستیم، آنها نیز بخواهند یا نخواهند ما شورای نگهبان آنها هم هستیم.
حدود یک سال پیگیری کردیم اما اصلاحطلبان حضور پیدا نمیکردند و بعد نیز این قضیه پیگیری نشد تا اینکه در سال 93 این اتفاق افتاد. آنها با احتیاط حضور پیدا کردند. سه جلسه سه نفره و سه جلسه هشت نفره داشتیم. بعد از این جلسه بیان کردند که ما پذیرفتیم شما در استان قانون را عمل میکردید، ما شما را به قانونمداری و انصاف قبول کردیم، اکنون جلسهای بین ما با اصولگرایان بگذارید.
از طرف اصولگرایان نیز چنین خواستهای بود یا نه؟
به این دلیل که اصولگرایان مشکلی نداشتند، چندان دنبال این جلسات نبودند اما تعدادی از آنها تمایل داشتند که حرفهای خود را با بزرگان اصلاحات بزنند، این جلسات بسیار سخت بوده و حاشیه و ترکشهای زیادی داشت(لبخند میزند).
شما ترکشی هم خوردید؟
ترکش زیادی داشت اما من اگر بدانم که واقعا کاری درست و لازم است، انجام میدهم، برخی کارها درست بوده اما ضرورت ندارد که حاشیه ایجاد کند و اگر انجام نشود نیز اتفاقی نمیافتد، اما این کار به این دلیل که کار مهمی بود را انجام دادم. من در تمام این جلسات با آیتالله جنتی در ارتباط بودم، به همین دلیل انجام دادم وگرنه عدهای تلاش بسیاری کردند که این جلسات برگزار نشود و از هر دو جریان افرادی بودند که مایل نبودند این کار انجام شود.
برداشت ما این نبود که این افراد تمایل دارند تا کدورتها بماند، آنها یکدیگر را ناحق میدانستند و گمان میکردند نباید جلسه مشترک برگزار شود، اما افراد فهمیده و دلسوز نظام از هر دو طرف تمایل داشتند که این کار انجام شود، بنابراین زمانی که من به آیتالله جنتی گزارش دادم، ایشان بیان کردند که هر کس از اعضای شورای نگهبان که به مشهد آمدند، این گزارش را به آنها بدهید و همواره از این جلسات حمایت کردند.
الان که دیگر شما در شورای نگهبان نیستید مسوولیت جلسات با آقای سرویها است؟
هنوز نیز مسئولیت این جلسات با من است، آقای سرویها از قبل در این جلسات حضور داشتند.
از آیتالله جنتی در دوران 12 سال مسوولیتتان در شورای نگهبان خاطره ویژهای دارید و مورد خاصی در استان بوده که لازم شده شخصا با ایشان مشورت کرده و ورود پیدا کنند؟ نگاه ایشان نسبت به مشهد و فضای مشهد چیست؟
آیتالله جنتی از افرادی هستند که بسیار مورد ظلم واقع شدند. ایشان یک انسان ویژه هستند. شخصیتهایی که در طراز ایشان وارد مشهد یا هر استانی میشوند، استاندار برای استقبال آنها حضور پیدا میکند. هر زمان که ایشان به مشهد آمدند، من تنها به استقبالشان رفتم و هر وقت من رفتم دعوا کردند که چرا برای استقبال من میآیید. من خودم معتقد به تشریفات نیستم، بنابراین خودم تنها به استقبال ایشان میرفتم، تا روزی که قرار شد اگر کار شخصی داشتم، به استقبال ایشان نروم. من به ایشان گفتم از شما اجازه میخواهم که در این مورد به حرف شما گوش نکنم. چند نفر وجود دارند که وقتی برای استقبال به فرودگاه میروید بگویند نیایید.
بارها در همایشهایی که تمام دفاتر استانی فصلی یک بار دور هم جمع میشوند، آیتالله جنتی فرمودند که در قیامت برای دو چیز شما را بازخواست میکنند. یک مورد جریانی برخورد کردن است. در کار خود در بررسی صلاحیتها اصلاحطلب و اصولگرا نکنید که باید در قیامت جواب دهید.
مورد دیگر بیتالمال است که اگر یک خودکار را نابهجا مصرف کنید، باید قیامت جواب دهید و من راضی نیستم. اگر واقعا مسئولان ما اینگونه نگاه کرده و با بیتالمال، افراد و تشریفات اینگونه برخورد کنند، وضعیت کشور اینگونه خواهد بود؟
بیشتر سفرهای ایشان به مشهد زیارتی یا کاری است؟
هم سفر زیارتی داشتند، هم کاری. بیشتر سفرهای کاری آنها عمدتا همایشهای مختلفی بوده که در مشهد برگزار میشود. سفرهای زیارتی هم که به مشهد داشتند، هزینهها را از جیب خود پرداخت کردند. یک بار به ایشان گفتم، لطیفههایی که بریا شما میگویند را شنیدهاید؟ خندیدند و گفتند که برخی را برای من میخوانند.
اتفاق افتاده که در موضوعات کاری و در پرونده و موضوعی شخصا با ایشان مشورت کنید؟
هر پروندهای که وجود دارد را به تهران میفرستیم و زمانی که به مشهد میآیند نیز با ایشان مشورت میکنیم اما اینگونه نبوده که اتفاقی بیفتد و در مورد موضوع مشهد درگیر شوند و جلسه خاصی بگذاریم. مسائلی را مطرح و گفتوگو میکردیم اما برای اینکه موضوعی در دستور کار قرار بگیرد، همواره بیان میکردند که به قانون عمل کنید. اجازه فضاسازی نمیدادند و میگفتند که اگر قرار است کاری در استان پیگیری شود، باید از مجرای خودش باشد.
گفتوگو از: منیره فضیلت و نگار مقدسی، ایسنا-منطقه خراسان