به گزارش پایگاه خبری، تحلیلی باز انتخابات، به نقل از سحر- پایگاه اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی - او از ابتدا با وعده سه برابر کردن یارانه نقدی 3 دهک شروع کرد؛ همان موضوعی که اقنصاددانان آن را اقتصاد صدقهای مینامند و ناکارآمد. او در حالی از دادن بیشتر یارانه میگوید که اگر منظورش کمک به فقرا و اقشار ناتوان باشد، همین الان دولت در اقدامی انجام شده، این کار را کرده است، اما اگر منظور او یارانه دادن به اقشار بیشتر جامعه باشد، که با شعار کار او تضاد دارد و او نمیتواند همزمان کار و اشتغال را بالا ببرد و یارانه بگیران را با ارقام بیشتر میهمان سفره بیت المال کند.
این دیدگاه او در بحث پایان دادن به پدیده حاشیه نشینی هم دیده می شود؛ او گفته است که با نام کردن زمین و خانههایی که حاشیه نشینان مالک آن نیستند به آنها کمک می کند. این اظهار نظر هم در ذات خود همان تضاد را داراست و این سئوال را مطرح می کند، که آیا واقعا کرامت ایرانیها با این روش صدقه دادن حفظ می شود و کار کردن به فرهنگ عمومی تبدیل میشود، یا مطالبه بدون زحمت و تلاش را از دولت تئوریزه میکند؟
رفع فقر ابزار غیر صدقه ای می خواهد
یکی از شعارهای مهم انتخاباتی رئیسی، رفع فقر و شعارهای فراوانی است که به عنوان مدافع این بخش جامعه سر داده است.
او مرتب قول پرداخت یارانه بیشتر را داده تا رای تعداد بیشتری از مردم را کسب کند.این وعده ها در حالی است که او راه و روشی درست نشان نداده و بر خلاف رویه های قانونی از چیزی گفته است که شدنش ممکن نیست. این موضوعات درحالی مطرح شده که، سهام عدالت و آزادسازی آن ، به عنوان یک روش درست اقتصادی برای کمک به اقشار ضعیف جامعه از سوی دولت در حال پیگیری است. با این هم روش به جای اعطای صدقه به مردم ، فقرا از سود کار کارخانه هایی که متعلق به بیت المال است بهره می برند و اقشار کم درامدرا منتفع می کند. این روش به روشنی منابع دارد و ن در حد وعده نیست . کاری است که مانند صدقه عمل نمیکند و حق فقراست و تا ابد هم می تواند ادامه داشته باشد.
افزایش یارانه نقدی به چه قیمتی؟
رئیسی که وعده کرده در گام اول یارانه سه دهک اول درآمدی یعنی کم درآمدها را سه برابر کند، یک محاسبه ساده در این حوزه نداشته تا بداند این وعده اش چه چیزی از جیب ملت بیرون خواهد کرد. تنها چند ضرب و تقسیم ساده نشان میدهد که این شعار چه باری بر دوش بودجه دولت می گذارد. تصمیمی که 26 هزار میلیارد تومان آب می خورد و ضمن آنکه ،موافقت مجلس هم لز م است؛چون دولت را مکلف به حذف یارانه بگیران کرده است.
حال بر اساس آمارهای رسمی سه دهک اول درآمدی کشور معادل 24 میلیون نفر هستند که اگر یارانه هر یک از آنها سه برابر شود به جای 45 هزار و 500 تومان باید ماهی 136 هزار و 500 تومان دریافت کنند. اما زمانی که این عدد ساده در روزهای ماه ضرب می شود به ماهانه 2 هزار و 184 میلیارد تومان می رسد. یعنی آقای رئیسی باید علاوه بر 42 هزار میلیارد تومانی که هم اکنون به ایرانی ها پرداخت می شود سالانه 26 هزار و 208 میلیارد تومان اضافه بپردازد و رقم کل یارانه نقدی را سالانه به بیش از 68 هزار میلیارد تومان بپردازد. این درحالی است که دولت براساس قانون بودجه تنها اجازه درآمدزایی 48 هزار میلیارد تومانی از محل هدفمندی یارانه ها یعنی افزایش قیمت ها دارد.
بنابراین برای تامین کسری 26 هزار میلیارد تومانی یا باید قیمت های بنزین و آب و برق را گران کند یا از بانک مرکزی قرض کند که هر دو به زیان مردم تمام می شود و ممکن نیست.
ماهی دادن به جای آموزش ماهیگیری!
بر اساس این گزارش، نکته دیگر در خصوص یارانه دهی این است که، با افزایش سه برابری یارانه نقدی دهکهای اول تا سوم، نه تنها زمینه خروج سالانه یک میلیون نفر از تحت پوششان نهادهای حمایتی فراهم نمیشود؛ بلکه در واقع نهادهای حمایتی بزرگتری در کنار نهادهایی مانند بهزیستی و کمیته امداد ایجاد میشود.
چرا که هم اکنون وظیفه نهادهای حمایتی دقیقا کمک نقدی و غیرنقدی به محرومان است. درحالی که عمده کم درآمدها دنبال صدقه نیستند و توانایی کار و تولید دارند.
با کدام درآمد،یارانه بالا می برید؟
در این حوزه ، رئیسی همانند تفکر دولتهای نهم و دهم، تنها راه کمک به مردم را افزایش یارانه نقدی می داند. حال انکه دیگر خبری از آن درآمدهای سرشار نفتی نیست و براساس قواعد علم اقتصاد و تجارب تمام کشورها تنها راه کمک به اقشار کم درآمد، افزایش رفاه عمومی از طریق ایجاد شغل، درآمد سرانه و ... است؛نه صدقه های مقطعی.
ازسویی هم هر افزایش یارانه ای باید قانونی و با تعیین منبع درامد باشد؛پس چه بهتر بگویند منبع مالی این افزایش چیست و دقیقا برای چه بخشی است؟ نکته جالب توجه این است که در دولت دهم که با حمایت اصولگراها فعال بود، با حمایت مجلس و برای تامین یارانه نقدی، قیمت برق را نزدیک به 260 درصد بالا برد تا بتواند یارانه را به مردم بدهد . حال سئوال اصلی که اقای رییسی و همراهانش عاجز از پاسخ دهی آن هستند این است که منبع بالا بردن یارانه شان کجاست .
صدقه دادن به حاشیه نشین ها؟
رئیسی درباره حاشیه نشینی شهرها هم نگاهی مشابه دارد . او گفته که اولین گام مسئله نوسازی و بهسازی نسبت به مسکن و خانه آنهاست که حتما باید صورت گیرد.او می گوید که نظام شهری باید ماموریت بگیرد و ساماندهی بکند. او به هیچ و.جه ریشه ای ماجرا را نمی بیند و اینجا هم با رویکرد صدقه ای قصد حذف علل حاشیه نشینی را ندارد. مهاجرت و تمرکزگرایی شهرهای بزرگ عامل اصلی معضل حاشیه نشینی است که او انها را ندیده و معتقد است باید شهرها بزرگتر شوند و حاشیه نشینی قانونی و رسمی شود!