فیضالله عربسرخی، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، معتقد است رقبای روحانی، هم از نظر پشتوانه اجتماعی از او فاصله دارند و هم از نظر توان مدیریت اجرائی. او تأکید میکند که نه ابراهیم رئیسی و نه محمدباقر قالیباف نمیتوانند رقیب قَدری برای روحانی باشند. با عربسرخی درباره سبک حضور روحانی در مناظرات انتخاباتی، شانس رئیسی و قالیباف در مقابل حسن روحانی و اهمیت مشارکت مردم در انتخابات ٢٩ اردیبهشت به گفتوگو نشستیم.
به گزارش پایگاه خبری، تحلیلی باز انتخابات، به نقل از سحر پایگاه اطلاع رسانی حسن روحانی، مشروح این گفتوگوی در پی میآید.
اینروزها بحث موضعگیریهای انتخاباتی و چگونگی حضور کاندیداها در مناظرات تلویزیونی از بحثهای داغ رسانههاست. ارزیابی شما از مناظرات اخیر و سبک حضور حسن روحانی در برابر رقبایش چیست؟
نکتهای که در این میان مهم است این است که مردم با درنظرگرفتن عملکرد حسن روحانی در برنامههای تلویزیونی انتخابات سال ٩٢ انتظار حضوری قویتر و بابرنامهتری از او دارند و همچنان منتظر مواضع صریح و لحن بیان قاطع روحانی در برابر رقبایش هستند، بههمیندلیل هم از او انتظار دارند که محافظهکاری در مناظرات را کنار بگذارد.
البته در روزهای اخیر روحانی در سخنرانیهای استانیاش خیلی خوب و قاطع ظاهر شده و درعینحال هنوز بخش مهمی از این فرصت تبلیغات هم باقی است که انشاءالله نسبت به بهرهگیری مؤثرتر از برنامهها تدبیر خواهد شد.
بخشی از هواداران حسن روحانی از سبک حضور او در مناظرات گلایهمندند و تأکید میکنند که روحانی باید از فرصت تبلیغات استفاده کند و صریح و شفاف با مردم سخن بگوید، چرا روحانی سعی میکند وارد چنین فضایی با رقبایش نشود؟
هرچند که برخی از کاندیداها سعی دارند فضای رقابتها را دوقطبی کنند، اما حسن روحانی بهعمد از دوقطبیشدن فضا جلوگیری میکند زیرا او در مقام رئیس دولت باید شأن ریاستجمهوری را رعایت کند، البته باید این نکته را در نظر گرفت که استقرار در سمتهای طرازاول، خواسته یا ناخواسته منشأ نوعی محافظهکاری میشود که نرمترشدن مواضع بخشی از آن خواهد بود. لاجرم بااینهمه مردم انتظار دارند تا رئیسجمهور در موضوعات دارای حساسیت بالا، شفافتر رفتار کرده و دستکم بخشی از محافظهکاری خود را کنار بگذارد و جدیتر در این برنامهها ظاهر شود تا شاهد روشنترشدن اذهان مردم درباره واقعیات جامعه باشیم.
این روزها، هم رقبای حسن روحانی و هم حامیانش کارنامه سهسالونیمه دولت یازدهم را دستاویز نقدها و حمایتهایشان قرار دادهاند، ارزیابی شما از کارنامه دولت تدبیر و امید چیست؟ و فکر میکنید روحانی و نزدیکانش باید بر سر چه اموری مانور دهند و آنها را برای مردم بازگو کنند؟
به اعتقاد من، مهمترین نقاط قوت در کارنامه دولت یازدهم را بهترتیب باید بهانجامرساندن مذاکرات هستهای و امضای برجام، کاهش نرخ تورم از ٤٣ درصد به کمتر از ٩ درصد، تبدیل رشد منفی ٧/٦ درصد به مثبت شش درصد، خودکفاکردن کشور از واردات حدود ٧/٥ میلیون تن گندم، بازپسگیری سهمیه نفت کشور در اوپک و بازپسگیری و احیای بازار مشتریان قدیمی ایران، بهتعادلرساندن برداشت گاز در سفره مشترک پارس جنوبی با قطر و بسیاری گامهای مثبت و مؤثر دیگر تلقی کرد.
بااینهمه و درعینحال، دولت یازدهم گامهای مهمی در دیگر عرصهها برداشته و انتظار میرود تا در موضوعاتی که دولت بهدلیل موانع و تنگناها نمیتواند پاسخگوی تقاضاهای صاحبان رأی باشد، از اتخاذ مواضعی روشن خودداری نکند تا شاهد روشنگری در میان افکار عمومی جامعه باشیم.
پس از کاندیداتوری اسحاق جهانگیری و حضور او، پابهپای روحانی در عرصه انتخابات برخی میگویند چرا اصلاحطلبان همچنان روحانی را مقدم بر کاندیدای خودشان میدانند و سبد رأیشان را در اختیار روحانی قرار دادهاند. شما بهعنوان یک اصلاحطلب چرا همچنان از روحانی حمایت میکنید؟
ببینید حسن روحانی کاندیدای مورد اجماع اصلاحطلبان و اعتدالگرایان در خرداد ٩٢ است که زمینه پیروزی ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان را فراهم کرد و بعد از آن هم سبب پیروزی در انتخابات اسفند ٩٤ شد، بهاینترتیب حالا پیروزی حسن روحانی در انتخابات ٢٩ اردیبهشت سومین گام این ائتلاف است.
از سوی دیگر برنامههای حسن روحانی بیشترین همخوانی و نزدیکی را با برنامههای اصلاحطلبان دارد. بنابراین حمایت از روحانی صرفا به این دلیل است که بیشترین مطالبات و انتظارات اصلاحطلبان از طریق برنامه او تأمین میشود و این مهم بر کسی پوشیده نیست.
محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی دو رقیب جدی حسن روحانی در این انتخابات هستند، حضور و برنامههای آنها را چگونه میبینید، آیا شانسی در برابر حسن روحانی دارند؟
شانس ابراهیم رئیسی و محمدباقر قالیباف در انتخابات پیشرو را از دو منظر میتوان ارزیابی کرد؛ یکی از زاویه رأیآوری آنهاست. تا جایی که من از نتایج نظرسنجیها مطلع هستم، این دو کاندیدا با فاصله معنیداری از روحانی در رتبه دوم و سوم قرار دارند.
در کنار شانس پایین آنها در رأیآوری، منظر دیگری که آنها را در مقام مقایسه با حسن روحانی قرار میدهد، تواناییشان در اداره قوه مجریه است که از این لحاظ فاصله این دو نامزد با روحانی بسیار چشمگیرتر است.
بههرحال من معتقدم رئیسی اساسا فاقد تجربه مؤثر در اداره امور قوه مجریه است و آنچه او بهعنوان برنامه اعلام میکند، عموما فاقد قابلیت اجرائی و راهگشایی در مشکلات مردم است.
در سوی دیگر محمدباقر قالیباف نیز از نقطه نظر اجرائی در یک دوره طولانی مدیریت شهر تهران را برعهده داشته و کیفیت مدیریتش محل حرف و بحثهای فراوان بوده است، مدیریتی پرهزینه همراه با ریخت و پاش فراوان که از نگاه بنده کیفیت فعالیتها هم به شدت بیپشتوانه و آسیبپذیر به نظر میرسد.
بااینهمه، برنامههای ارائهشده او بهشدت غیرکارشناسی و با هدف جلب رأی تنظیم شده است و حتی اگر در مرحله رأیآوری هم جوابگو باشد، یا به اجرا نخواهد رسید یا در صورت اجرا برای مردم و کشور پرهزینه خواهد بود. بههمیندلیل هم به عقیده من قالیباف و رئیسی رقیب قَدری برای روحانی نیستند.
بحثی که این روزها مدام از سوی اصلاحطلبان مطرح میشود، جذب آرای سرگردان و افزایش مشارکت مردمی در انتخابات ٢٩ اردیبهشت است، شما مشارکت مردمی را چگونه پیشبینی میکنید؟
ارزیابیهایی که از میزان مشارکت وجود دارد در مجموع مثبت و قابل قبول است، با این همه فضای سیاسی کشور در روزهای اخیر، در بالابردن سطح مشارکت تأثیر تعیینکنندهای خواهد داشت و با عنایت به اینکه اکثر کسانی که در این مرحله تصمیم به مشارکت میگیرند، گرایش بیشتری به مشی اصلاحطلبی و اعتدال دارند، میزان افزایش رأی در این مرحله تکلیف یک یا دومرحلهایبودن انتخابات را تعیین خواهد کرد.
منبع : شرق